تحریم
علی نیکپور/ چهارده آبان موعد دومین تحریم آمریکا علیه ایران پس از خروج رسمی از برجام است. تحریمی که این بار بازار نفت ایران را نشانه رفته است؛ و نفت در حالت خوش بینانه یعنی حداقل 35 درصد از درآمد کشور. البته تحریم نفتی تهدید آشنای دهه ی اخیر «آنورآبیها» است. تهدیدی که بارها توسط دولت های مختلف امریکایی و اروپایی به واقعیت پیوست ولی هر بار این ایران بود که با موفقیت از این تنگنا خارج شد و حسرت شکست را بر بدخواهان جریان مقاومت گذاشت.
گذشته
پس از سال 91 اتحادیه اروپا نفت ایران را به کلی تحریم کرد. به این شکل که هیچ کدام از اعضا دیگر حق خرید نفت از ایران را نداشتند. در همین روزها آمریکا نیز از قافلهی «جنگ افروزان صلح طلب» عقب نماند و با این که خودش از کشور ما نفتی وارد نمیکرد تصویب کرد که کشورهایی که با ایران مبادله دارند باید هر 3 تا 6 ماه یکبار کاهش معناداری در مقدار نفت وارداتیشان از ایران ایجاد کنند. این بدان معنا بود که پس از مدتی صادرات نفت ایران به صفر می رسید. اتفاقی که در عمل پس از گذشت سه دوره از کاهش معنادار، در مبادلات ژاپن و کره جنوبی افتاد ولی در مورد هند و چین به دلیل عدم توانایی آنها در تامین سوخت از راه های دیگر، عملی نشد و تنها موجب کم شدن چشمگیر صادرات رسمی نفت ایران شد. اروپا نیز سر موعد واردات خود را قطع کرد. از طرفی عربستان، لیبی، عراق و روسیه کمبود نفت این کشورها را جبران میکردند. در نتیجه صادرات ایران در حد چین و هند و بعضا معافیتهایی که آمریکا میداد متوقف شد. تا جایی که به 700,000 بشکه در روز رسید. در آن اوضاع دولت با تشکیل «ستاد تدابیر ویژهی اقتصادی» اختیار فروش نفت را به 5 فرد حقیقی مشخص داد و با سعی در تسریع تصمیمات و پذیرش ریسک بالا تا حدی صادرات را افزایش داد. البته این سازوکار به وضوح فسادخیز بود و بعدها منجر به پیدایش مفسدانی نام آشنا در فضای رسانهای امروز شد. نقد دیگری که به این روش وارد شد شیوهی تعیین قیمت بهینه فروش نفت بود به این صورت که تصمیمات اعضا چقدر با منافع ملی مطابقت دارد و چقدر منافع اشخاص لحاظ نمیشود و... .
چند روز پیش
مدتی است که اروپا به دلیل برجام مبادلات نفتی خود را با ایران افزایش داده است. آمریکا نیز تحریم کاهش معنا دارش را تعلیق کرده و در نتیجه ما تا همین چند روز پیش چیزی در حدود 2,200,000 بشکه در روز صادر می کردیم (با نزدیک شدن به زمان تحریم، کره و ژاپن و اروپا به تدریج واردات خود را کاهش داده اند تا جایی که الان صادرات ایران به 1,200,000 بشکه رسیده است)
اما امروز
تحریمی که از 14 آبان در دستور کار آمریکا قرار می گیرد، در واقع تحریمی جدید نیست. بلکه آمریکا همان تحریم قبلیاش را دوباره اجرا میکند ( ما که به عقب برنگشتیم! ای کاش اونا هم بر نمیگشتند!). اما اینبار شرایط قدری متفاوت است. در تحریم جدید از آنجا که اروپا خود را پایبند به برجام نشان میدهد، در حالتی خوشبینانه صد در صد تن به این تحریم نمیدهد بلکه نقش هند و چین تحریم دفعه قبل را بازی کرده و واردات نفتش از ایران را کاهش می دهد و صفر نمیکند (اگرچه اینچنین که از خبرها پیداست هنوز زمان تحریم نرسیده اروپا واردات نفت از ایران را کاهش داده است! باز هم خوشبین باشیم؟). از تحریم قبلی تا کنون کشورهای صادرکنندهی نفت در میزان صادرات پیشرفت قابل ملاحظهای داشتند. لیبی دیگر درگیر جنگ داخلی نیست، عراق تکنولوژی بهرهبرداری از چاه های نفت را بهبود داده و امنتر شده و عربستان ظرفیت استخراج نفتش را افزایش داده است. همچنین با پیشرفت تکنولوژی، نفت شیل نیز به بازار راه پیدا کرده است و آمریکا با همین نفت خود را به عنوان صادرکنندهی نفتی معرفی کرده است. این سناریوی نخنما برازندهی ما نبوده و نیست همهی اینها به معنای آن است که اینبار نباید چشم به راه هند و چینی باشیم که نفتشان تنها توسط ایران تامین می شد چرا که صادرکنندگان نفت، امروز خیلی بیشتر میتوانند جای خالی ایران را در بازار پر کنند. نکتهی دیگر آنکه در زمان تحریمهای قبلی حجم نقدینگی در کشور خیلی پایین کم تر از وضع کنونی بود. ضربهای که اینبار کاهش صادرات نفت به اقتصاد ملتهب ایران میزند می تواند بسیار مهلکتر از سال 91 باشد. پس انتظار میرود که در مقابل، وزارت نفت رویکردی فعالانه در مقابل این تحریم ها اتخاذ کرده باشد. رویکردی که نه در خبرها شنیده می شود و نه در بازار آثاری از آن مشاهده می شود. آیا این شرایط یعنی کشور باید تسلیم شود و راه حلی نیست؟ سناریوی نخنمای آمریکایی هنوز برایمان برازنده است (گرچه که همان موقع هم برازندهی ما نبود!)؟
کارشناسان راهحلهای زیادی را برای عبور از این گذرگاه پیشنهاد دادهاند. یکی از این راهها که مدتها روی آن کار کارشناسی انجام شده و تقریبا روی آن به اجماع رسیدهاند عرضه نفت در بورس است. تا کنون، نفت توسط شرکت نفت با محمولههای بزرگ به تعداد محدود و مشخصی پالایشگاه در سراسر دنیا فروخته میشد. همین بزرگی محموله و بهتبع آن بزرگی پول مبادله شده، شناسایی نفت را ساده میکند و نفت میشود کالایی قابل تحریم! اگر همین نفت ابتدا پالایش شود و بعد صادر شود، دیگر محمولهها میشوند محمولههای کوچک که با کامیون هم قابل انتقال است. مقصد ها متنوع می شوند و تبادلات پولی خردتر می شود و دیگر تحریم آن دشوار خواهد شد. اما مشکل آنجا است که ظرفیت پتروشیمی و پالایشگاه کشور محدود است و ساخت پتروپالایشگاه با ظرفیتی که بتواند جای همهی نفت صادراتی کشور را پر کند نیاز به سرمایهای بسیار بیشتر از آنچه در دسترس شرکت نفت است دارد.
حال که نمیتوان نفت را پالایش کرد و محصول را صادر کرد، آیا نمی توان خود نفت را خرده خرده فروخت؟ بورس پاسخ این سوال است. بورس بازاری است که در آن مردم عادی، فعالان بخش خصوصی، شرکت های کوچک و بزرگ داخلی وخارجی و ... می توانند در آن نفت بخرند. دولت نفت را میفروشد و به پولش میرسد و حال این سرمایهداران خُردند که نفت خود را بهسادگی در بازار جهانی عرضه میکنند. دیگر پول جابهجا شده قابل رهگیری نیست. کشتی هم همواره راههایی برای فریب دارد که ردیابی نشود. نفت عرضه شده در بورس دیگر رانت یک تیم 5 نفره را هم به همراه نخواهد داشت و بازاری است که همه به طور شفاف قدرت خرید دارند. در بورس اگر قیمت پایه توسط دولت مناسب اتخاذ شود، شرایط رقابتی بازار قیمت بهینه را تعیین میکند پس دیگر مشکل بهینه نبودن قیمت تعیین شده توسط شرکت نفت نیز برطرف میگردد. علاوه بر این بازار عرضهی نفت در بورس فرصتی برای جذب نقدینگی مردم ایجاد میکند و میتواند این نقدینگی را از بازار سکه و ارز و مسکن به سمت نفت هدایت کند که با این کار هم مشکل افزایش حجم نقدینگی در کشورمشکل زیاد شدن نقدینگی خارج از بانک حل میشود، هم درآمد ریالی دولت تامین میشود و هم این نقدینگی میتواند سرمایهای بشود برای ساخت سریع پتروپالایشگاهها و بدین ترتیب برای مشکل تحریم نفت هم در کوتاهمدت گردد و هم برای میانمدت و بلندمدت تدبیری اندیشیده شده باشد. مطالبۀ برخورد فعال، حق و وظیفۀ ماست بنابر این، با ورود نفت به بورس؛ با کوچک شدن مبادلات پولی برای صادرات نفت امکان رهگیری نفت صادر شده از ایران سخت می شود. با ورود نفت به بورس؛ معاملات و قیمت گذاری داخلی به صورتی شفاف صورت می گیرد نه توسط چند فرد حقیقی و در پشت درهای بسته. با ورود نفت به بورس؛ دولت که برای اداره ی کشور نیاز به صادرات و فروش نفت دارد این سرمایه را از فروش نفت به مردم بدست می آورد. با ورود نفت به بورس؛ دولت می تواند سهام پروژه های پتروپالایشگاه را نیز در بورس عرضه کند و بدین ترتیب بودجه لازم برای ساخت پتروپالایشگاه ها را نیز بدست آورد و مسئله تحریم نفت را بلند مدت حل کند. تا ورود نفت به بورس... .
بورس نفت یکی از راهحلهای موجود است. اما مسلماً بهسلامت عبور کردن از این شرایط و بهکارگیری این راهحلها نیازمند برخورد فعالانهی دولت و وزارت نفت است. برخوردی که به آیندهی کشور گره خورده است و مطالبهی آن از دولتمان حق و وظیفهی ما است. والسلام.