سیاست خارجی

رضا قاسمی‌پور

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصَارَىٰ أَوْلِیَاءَ ۘ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ ۚ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ


فَتَرَى الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ یُسَارِعُونَ فِیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشَىٰ أَن تُصِیبَنَا دَائِرَةٌ ۚ فَعَسَى اللَّهُ أَن یَأْتِیَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِّنْ عِندِهِ فَیُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا أَسَرُّوا فِی أَنفُسِهِمْ نَادِمِینَ


1) درباب معنای (ولاء) و (توالی) راغب در مفردات اینطور بیان کرده است که دو چیز و یا چند چیز طورى نسبت به یکدیگر متصل باشند که چیزى از غیر جنس آنها ،در بین قرار نداشته باشد، و کلمه به عنوان استعاره در معناى نزدیکى استعمال مى شودحال یا نزدیکى از حیث مکان ، یا از حیث نسبت و خویشاوندى ، یا از حیث دین ، یا از حیث صداقت و نصرت و یا اعتقاد. به عبارت دیگر ولایت به معنای نوعی نزدیکی چیزی به چیز دیگر است.


2)  همانگونه که بیان شد در  اینجا منظور از ولایت ولایت محبت است که باعث شده یهود و نصارا در مقابل پیامبر اسلام یک تن واحد بشوند طورى که گوئى یک تن واحدند  با اینکه یکى عرب است و دیگرى عجم ، ولى همینکه این ملت هاى گوناگون داراى ولایت محبت شدند گوئى یک ملت گردیدند و ولایت آنان را به اتفاق کلمه واداشته و همه را علیه مسلمانان یک دست کرده . یهود و نصارا را با همه دشمنى که با یکدیگر دارند، در یک هدف مشترک متحد و نزدیک به هم کرده و آن دشمنى با اسلام است و این هدف مشترک ، آنها را واداشته به یکدیگر مراجعه کنند، یهود، دوست نصارا شود و نصارا با یهود دوستى کند.

و چه بسا بشود از جمله (بعضهم اولیا بعض) معناى دیگرى نیز استفاده کرد و آن این است که اگر به شما دستور دادیم که یهود و نصارا را دوست خود نگیرید براى این بود که شما با آنها به این منظور دوستى مى کنید که از آنها یارى بگیرید به این معنا که مثلا با نصارا دوستى کنید تا آنان شما را علیه یهود کمک کنند، در حالى که این دوستى هیچ سودى برایتان ندارد، زیرا این دو طائفه اولیاى هم هستند و هرگز شما را علیه خودشان یارى نخواهند کرد.



3) فتری الذین فی قلوبهم ....   بیمار دلانی هستند که به سوی یهود و نصارا می شتابند و اظهار ترس میکنند از ضرر احتمالی از جانب آن ها نکته اى که در  آیه هست این است که خداى تعالى تعبیر کرد به اینکه (یسارعون فیهم) با اینکه باید مى فرمود (یسارعون الیهم) تا اشاره کند به اینکه این بیماردلان در جامعه یهود و نصارا هستند و در آن محیط ضلالت است که سرعت مى کنند، پس این بیماردلان به خاطر اینکه مبادا از ناحیه یهود و نصارا لطمه اى بخورند، به سوى آنان و در آنان نمى شتابند اینها بهانه هائى است که براى خود درست کرده اند که ملامت و توبیخى که ممکن است از ناحیه رسول خدا و مؤ منین متوجه آنان شود از خود دفع کنند بلکه تنها عاملى که آنان را وادار به مسارعت مى کند این است که یهود و نصارا را دوست مى دارند.


(سوره مائده آیات ۵۱ و ۵۲)