خودروسازی

محمد علی خادم سهی

جستاری در باب مزایا و معایب خودروسازان داخلی


🖋 تلاش میکنیم تا در این متن، فهم خود از دلایل پدید آمدن مشکلات مختلف خودرو سازی در ایران را بیان کنیم.


🔹انتخاب منافع کوتاه مدت به جای برنامه ریزی بلند مدت: از همان شروع خودروسازی در ایران، برنامه ای منسجم و عملیاتی برای خودروسازی در نظر گرفته نمیشود.برنامه ای که بتواند در طولانی مدت، زیرساخت های خودروسازی کشور را رشد دهد، شرکت های قطعه ساز را تقویت نماید، ارزش افزوده ای ایجاد کند که برای بازار جهانی ارزشمند باشد و قابلیت رقابت داشته و بازار صادرات برایش فراهم گردد.این بی برنامگی در دوران بعد از انقلاب نیز ادامه یافت و با مشکلات دیگری ترکیب گشت.نوسانهای سیاسی در ایران، مشکلات فراوانی پدید آورد.تا زمانیکه دولت ها عمر فعالیت خود را 4 ساله و یا حداکثر 8 ساله می‌بینند و هیچ تضمینی برای باقی ماندن در همان مدت کوتاه نخواهد بود مگر آنکه بتواند منافع بالادستی خود (که آن هم کوتاه مدت است) را تامین کند.


🇮🇷 ایران:

سالها بعد از انقلاب،برای انتقال دانش تولید خودرو به کشور (!) شرکت های خودروساز #طرح_تولید_خودروی_ملی را تهیه میکنند. طرحی که تبعات سیاسی مثبتی دارد!این طرح در دهه ی هفتاد کلید میخورد و با هزینه ی تقریبی 800 میلیارد تومان (معادل 1 میلیارد دلار) به نتیجه (ن)میرسد! (جالب است بدانید در همان زمان، جنرال موتور، شرکت دوو را با همین قیمت میخرد و یا سامسونگ موتور با نصف این قیمت به شرکت رنو فرخته میشود!(


🇯🇵 کره جنوبی:

کمی بعد از تاسیس ایران ناسیونال ، شرکت هیوندا در کره ی جنوبی، توسط یک بازرگان تاسیس میشود.دیری نمی‌پاید که چند شرکت دیگر برای تولید اتومبیل، تأسیس میگردد.در همان ابتدای کار، دولت وقت، ضرب العجل 25 ساله برای خودروسازان داخلی تعیین میکند تا بدون حضور محصولات خودروسازان خارجی، خودرو سازان و قطعه سازان داخلی را تقویت نماید.از همان ابتدا، تسهیلات بسیار مناسبی را برای خودروسازانی که از قطعات ساخت داخل استفاده مینمایند، قرار میدهد و شرکتی که بتواند خودروی ملی تولید نماید، بسیار مورد حمایت دولت قرار میگیرد.


🔹نفتی بودن دولت و چربیدن منافع سیاسی تولیدات محصول به منافع اقتصادی و در نتیجه رشد نکردن خودروسازان از حدی مشخص: 

به علاوه ی آنچه که گفته شد، درآمد بی زحمتی که از طریق فروش نفت به دولتیان میرسد هم انگیزه ی سرمایه گذاری در پروژه های بلند مدت (مفید برای جامعه) را کاهش میدهد و هم امکان سرمایه گذاری (در واقع اتلاف منابع) در کارهای کوتاه مدت اما عوام پسندی را فراهم می آورد که برای صاحبان صنایع داخلی مانند سم میماند!


🔹افزایش شدید درآمد حاصل از فروش #نفت ایران در اوایل دهه پنجاه بدلیل اختلاف عربستان و رژیم صهیونیستی:

این افزایش درآمد که نهایتا به خانواده های ایرانی سرریز میگشت موجب شد که تقاضا برای خودرو افزایش یابد.کار به جایی رسید که با وجود تولید کنندگان داخلی، هویدا اجازه داد تا حدود 50 % از بازار ایران را خودرو های خارجی بگیرند. و یا بعد از انقلاب و در جریان افزایش تولیدات ایرانخودرو و قطعاتی از #چین تأمین میگردد! 

مقایسه کنید با دفاع تمام قد دولت کره از شرکت های خودروساز نوپای خودشان ...


🔹 انتساب مدیران بر مبنای نزدیکی به جای شایستگی: 

به تبع موارد بالا، مدیرانی که تصمیماتی بر خلاف خواسته ی بالادستان بگیرند، جایگاهی در سیستم مدیریتی نخواهند داشت. بدین ترتیب، نزدیکان و هم عقیده ها برای مدیریت کارهای مهم باقی میمانند که هیچ تضمینی نیست تا واقعا مناسب ترین افراد برای این جایگاه باشند!


🔹 بزرگی دولت (و تمرکز قدرت) و داشتن ابزار فشار بر دیگر قوا برای به کرسی نشاندن حرف خود:

داشتن درآمد نفتی و بعضی اشکالات ساختاری، به دولت اختیارات فراوانی برای ورود به مسائل مختلف میدهد.یکی از مهمترین نقاط آن، گره خوردن بخش عظیمی از منافع قانون گذاران (بخوانید اعضای مجلس) با دولت است.به طوریکه کار قانون گذاریِ بهینه برای آسایشِ واقعی (و بلند مدت) مردم را بامشکل همراه میسازد. از طرف دیگر، سازمان استاندارد به عنوان متولی سنجش کیفیت، زیر نظر همان دولتی است که از ایرانخودرو منفعت کسب مینماید.و بعد از اعتراض به تولیدات خودروسازان، دیری نمیپاید که سکوت اختیار مینماید! حتی از پلیس راهنمایی و رانندگی که منافع مشترک بسیار کمتری با دولت دارد، کاری بر نمی آید!چه اینکه هر وقت اعتراض مینماید، از طرق مختلف از جمله تغییر قانون، ساکت میماند!

🔹بدهی خودروسازان:

یکی از نکات جالب بدهی فراوان خودروسازان داخلی (و در رأس آنها ایرانخودرو و سایپا) به سیستم بانکی کشور است.سیستم بانکی ای که برای دریافت پول خود نه با ایرانخودرو، که با دولت طرف است!کار به جایی رسیده است که خودروسازان داخلی مجموعا حدود 15 هزار میلیارد تومان به سیستم بانکی بدهکار هستند! (ایرانخودرو به تنهایی بیش از 4 هزار میلیارد !) این ها پول مردم است که به جیب برخی سودجویان میرود!


🔹 مشکلات مونتاژ :

در اواسط دهه ی هشتاد به دلیل وجود مشکل در سیستم سوخت رسانی خودروهای مونتاژی پژو 405 ، در موارد بسیاری، آتش سوزی ناگهانی این ماشینها گزارش میشود که آسیب های فراوانی به سرنشینان میرساند.هیچکس مسئولیت را نمیپذیرد.کار به جایی میرسد که صدای پلیس راهنمایی و رانندگی و حتی دادستان کل کشور نیز در می آید.اما برخی دیگر، منتقدان را به تلاش برای تضعیف تولید ملی متهم میکنند (!) و انتقادات را نمیپذیرند! هرگز سازمان های تعیین کیفیت (که خود دولتی هستند) نمیتوانند با دولت (که به دلایل مختلف از جمله سیاسی) حامی خودرو ساز داخلی است، مقابله کنند!


🔸این را مقایسه کنید با کره ای ها!

به اتهام پولشویی، مدیرعامل هیوندا به دادگاه میرود، بر علیهش حکم صادر میشود، 3 سال زندان! آن هم به خاطر 100 میلیون دلار پولشویی در حالیکه ثروتی بیش از 6 میلیارد دلار داشت.

(هر چند باتوجه به اختیاراتی که رئیس جمهور کره داشت، از زندان آزاد میگردد!)


🔹 ایجاد بازار انحصاری و نبود رقابت: 

همین اقتدار فراوان دولت و به وجود آمدن ساختار منافعی که بخشی از آن از فروش محصولات خودروسازان به مشتریان (بخوانید اسیران) داخلی است و بخشی دیگر تعرفه ای است که از واردات خودروهای خارجی میگیرد (که خود به دلیل بالا رفتن قیمت خودروهای وارداتی، مردم را به سمت خرید محصولات خودروسازان داخلی سوق میدهد)، بازاری انحصاری پدید می آورد که انگیزه ای برای افزایش کیفیت در آن نیست بلکه افزایش کمیت اهمیت دارد تا علاوه بر پر کردن خلأ خودروهای خارجی، منافع اقتصادی و سیاسی کوتاه مدت زیادی را تأمین کند.


🔸 فشار دولت کره بر خودروسازان:

در کره جنوبی اما، بعد از پایان یافتن مهلت 25 ساله، خودروسازان (بسیار رشد کرده اند اما) همچنان توانایی رقابت با محصولات خارجی را ندارند. 3 سال دیگر مهلت میگیرند.بعد از 3 سال، ورود اتومبیل شرکت های خودروسازی بزرگ به کره آغاز میشود.هیوندا و دیگر خودروسازان همچنان از ورود شرکت های خارجی، به دولت گله میکنند!اما دیگر تخفیفی در کار نیست!حال (از نگاه دولت) شرکت های کره در حدی هستند تا با کمی فشار بیشتر و تولید محصولات بهتر با اتومبیل های خارجی رقابت نمایند.دیگر رانتی در کار نیست!خودت باید گلیم خودت را از آب بیرون بکشی!


🔹 عدم توجه به رشد واقعی قطعه سازان داخلی:

 به دنبال نداشتن برنامه ی منسجم و از طرف دیگر، توجه فراوان به منافع کوتاه مدت )که منجر به تمرکز بر کمیت به جای کیفیت شد( ، قطعه سازان داخلی نیز آسیب دیدند. چه اینکه توانایی لازم برای تأمین قطعات خودروسازان را نداشتند، به همین دلیل، خودروسازان به سراغ قطعه سازان خارجی )و عمدتا چینی( رفتند و با واردات، مانع رشد قطعه سازان داخلی شدند )حتی اگر وارد هم نمیکردند، قطعه سازان داخلی نیز همانند خودشان بر کمیت متمرکز میشدند، نه کیفیت 


🔸 همانطور که گفته شد، با وجود اینکه شرکت های کره ای با مونتاژ شروع نمودند اما به موازات آن، دولت تلاش کرد تا قطعات در داخل کره ساخته شوند.باشد که توانایی آنها افزایش یابد.


 🔹عدم تمرکز بر صادرات: 

همین مسائل موجب گشت که با وجود تیراژهای بالا، خودرو های داخلی از کیفیت بسیار پایین تری نسبت به رقبای خارجی خود برخوردار باشند و هرگز توانایی رقابت با آنها را پیدا نکنند (و در نتیجه در صادرات موفق نباشند.)


🔸 برخلاف ایران، شرکت های کره ای از همان ابتدا به دنبال تولید محصولاتی بودند که قابلیت صادرات داشته باشد(آن وقت با بازاری به بزرگی جهان رو در رو بود نه بازار محدود کره!) و این امر میسر نمیشد مگر با کیفیت بسیار بالا و رعایت استاندارد های خاص.برای ورود به بازار بزرگ آمریکا بسیار تلاش نمودند و بعد از سالها سرانجام توانستند خودروهای خود را با استانداردهای آمریکا تطبیق دهند.


🔹 تغییرات ناگهانی قیمت ارز، تورم های ناگهانی: 

مشکل دیگری که در برهه های زمانی مختلف، گریبانگیر خودروسازان داخلی گشت، تغییرات نرخ ارز و یا تورم های ناگهانی بود: حال که خودروسازان به قطعات خارجی وابسته گشته اند، تغییرات ناگهانی ارز، قطعات را گران تر میساخت و در نتیجه هزینه ی ساخت را بالا تر میبرد و هیچ راهی جز افزایش قیمت خودرو ها باقی نمیگذاشت.اما چناچه که افزایش ناگهانی قیمت خودروها، بار سیاسی بسیار سنگینی دارد، خودروسازان به راحتی نمیتوانستند این کار را انجام دهند.در مدتی که به دنبال افزایش این قیمت ها بودند، ضررهای هنگفتی کردند و بعضا مجبور به تغییر قطعه ها با قطعات بی کیفیت تری شدند که هم به مردم ضرر میزد و هم به خودروسازان!


بارها اتفاق افتاد که با توجه به تلاش برای افزایش تعداد خودرو های تولیدی (بدون توجه به کیفیت)، برای قطعات مختلف، نامه های ارفاقی زده شد.بدین معنا که بعضی از قطعات فاقد استاندارد های لازم بودند ولی چون تولید عقب میماند، ناچار به استفاده از آن قطعات شدند!


🔸🔷  سخن آخر  🔷🔸

همانطور که گذشت، بخش اعظمی از مشکلات خودروسازی در ایران، به خاطر دخالت های بیجای دولتی پدید آمده است.

ما حامی تولید داخل هستیم اما هرگز نتوانستیم حمایتمان را درست انجام دهیم.گاه حمایت هایمان از جریانی خاص، موجب سودجویی و تنبلی آن جریان و ضرر دیدن عامه مردم گشته است.باید به عقب بنگریم، تا در آینده بهتر عمل نماییم.حمایت لازم است اما نه به این قیمت که پول مردم به بدترین نحو مصرف شود، بهره وری به سخره گرفته شود و مردم در چنگال منافع افراد اندکی گرفتار گردند.چه بسیار هزینه ها که صرف خودروسازان شد در حالیکه میتوانست به بخش های دیگری از صنعتمان برده شود ...